۸۰روز روی آب
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۴۲۶۰۶
هر دو اما آدمهاییاند در دو جهان متفاوت از هم؛ آدمهایی که بعدِ یکعمر دویدن و تلاش کردن، حالا انگار به ساحل فراغت رسیدهاند و آنطور که خودشان میگویند از همهچیز راضیاند.
چهچیزی شما را از تهران میکشاند به مشهد؟
حبیبی: ما کلاً وصلیم. البته خودمان هم نمیدانیم به کی و به چی! حالا شاید بیرون از اینجا ما را ببینید اصلاً نشناسید، چون سیستممان اینی نیست که الان هست، ولی یک وابستگیهایی داریم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هر سال؟
حبیبی: تقریباً میشود گفت هر سال، ولی هر دو با هم ۱۵ سالی هست که قسمت نشده. امسال قرار کردیم با آخرین حقوق من، دو تا مادرها را بیاوریم مشهد. این شد که هر دو با مادرهایمان آمدیم.
گفتید به امام رضا(ع) و مشهد وابستگی دارید؛ این از کجا آمده؟
حبیبی: نمیدانم. خیلی از دوستهای ما که آدمهای معتقدی نیستند، شاید تعجب میکنند از اینکه ما مشهد میآییم، ولی خود من حسی که توی حرم دارم، با هیچچیزی در جهان عوضش نمیکنم. شده که به خاطر کاری آمده باشم مشهد، ولی خودم را به اندازه نیمساعت، ۴۰ دقیقه هم رساندهام حرم. اصلاً من توی دسته غیرمذهبیها دستهبندی میشوم، ولی همانطور که گفتم، باز هم وصلم.
شبان: من ولی شخصاً خودم را آدم معتقدی میدانم. همیشه هم اینطور بوده که تا حرمها و گنبدها را میبینم، لرزشی در بدنم حس میکنم. حالا نمیدانم اسمش را میشود شکوه گذاشت، معنویت گذاشت، انرژی یا... .
به نظر، حالتان هم حسابی با هم خوب است.
شبان: هر چقدر که میگذرد، وابستگیمان به هم بیشتر میشود.
خب من از ۱۸ سال پیش افسر نیروی دریاییام. قبلاً مأموریتهای چند روزه یا یک ماهه که میرفتم، راحتتر دوری را تحمل میکردم، ولی الان یک نصف روز نمیتوانم دوری خانم را تحمل کنم. به شوخی بهش میگفتم: «احساس میکنم پیر شدم و دیگه بدون تو نمیتونم زندگی کنم!»
گفتید افسر نیروی دریایی؛ یعنی خدمت در جنوب؟
قبلاً کارم توی کشتی بود. توی شناورهای نیروی دریایی به عنوان فرمانده کار میکردم؛ فرمانده شناور نیمهسنگین و زیردریایی بودهام. الان ولی چهار پنج سالی هست که آمدهام تهران.
شغل جذابی باید باشد.
بله. دریا و دنیای زیر آب با اینکه جزو کره زمین حساب میشود، ولی وقتی واردش میشوی، انگار به زمین تعلق نداری. من این حس را بارها گفتهام. همکارها ولی معتقدند از این خبرها نیست!
یعنی برای شما، رفتن توی آب یکجورهایی شبیه جدا شدن از زمین است.
بله. هر شناور با یک طناب به موتِ اسکله وصل میشود. وقتی هم که شناور میخواهد برود دریا، این طناب را جدا میکنند. من موقعی که این طنابها باز میشد، از زمین جدا میشدم. فقط خودم و خدا. البته کمک ایشان هم خیلی برای رسیدن به این حس به من کمک کرده. چون لابد اگر در خانه و زندگی دغدغهای میداشتم، توی دریا هم باید دلهره همراهم میبود. برای همین همیشه گفتهام این آرامش را مدیون شغلم و همسرم هستم. همیشه هم میترسم که این آرامش را از دست بدهم.
پس زندگی خوبی داشتهاید.
خوب، ولی سخت. ما از منهای سه برج حقوق شروع کردهایم. یعنی وقتی شروع کردیم، نه اینکه هیچ داراییای نداشتیم، که برابر سه حقوق هم بدهکار بودیم. ولی ایشان هم پابهپای من و حتی بیشتر از من تلاش کرد تا زندگیمان راه افتاد.
یکی از سختیها هم لابد همان مأموریتهای طولانی بوده.
بله. گاهی بوده که تا ۷۰، ۸۰ روز از دریا برنگشتهایم. توی دریا هم هزار جور ماجرا هست. بوده که مثلاً نشسته باشیم سر میز غذا، ولی دریا به هم ریخته و تا میخواستیم لقمه را بدهیم پایین، میدیدیم پایین نمیرود. دریازدگی! نه یک ساعت و دو ساعت که سه چهار روز.
یعنی حتی برای کسی مثل شما که سالها روی دریا بوده؟
اوایل که شروع کردم، اصلاً اینطور نبود، ولی شرایط بدنی کمکم تغییر میکند. ممکن است ضعیفتر بشوی. مثلاً این اواخر که مأموریت میرفتم، حس میکردم نسبت به قبل ضعیفتر شدهام. عرق سرد مینشست روی بدنم.
گفتید فرمانده زیردریایی هم بودهاید. حال و هوای زیردریایی چطور است؛ حسِ بودن توی یک جای تنگ و خفه که آدم باید چند روز داخلش بماند.
بیشترین زمان ۱۵، ۱۶ ساعت است. تا هوا شروع میکند به روشن شدن، ما میرویم پایین و بعد غروب برمیگردیم. چون خاصیت زیردریایی پنهانشدن است. توی شب ولی بهخاطر رنگ تیرهاش دیده نمیشود.
و امکان برقراری تماس وجود دارد؟
خیلی کم، خیلی سخت. یکی از سختیها هم همین است؛ اینکه در خانه اتفاقاتی میافتد که تو خبر نمیشوی. مثلاً خانهمان سرقت شده بود و من خبر نشده بودم. ایشان خودش همه کارها را انجام داده بود. حتی دزد را هم گرفته بودند و بعد به من خبر دادند.
حبیبی: همکارهایشان میگفتند: «اگه لازمه بهش خبر بدیم» میگفتم: «نه. خودم همه کارهارو میکنم».
شبان: ایشان که خودش یک ابرمَرد است!
یعنی اصلاً خبر ندادید؟
حبیبی: نه. ببینید، من بچه تهران بودم، کوچکترین عضو یک خانواده که توی ناز و نعمت بزرگ شده بود، ولی موقعی که ازدواج کردیم، رفتیم توی خانههای چهارطبقه بدون آسانسور جنوب. خودم کپسول گاز را میبردم پایین و میآوردم بالا. مار میآمد توی خانه، عقرب، مارمولک همقدِ تمساح! ولی خدا زیادی هوای ما را دارد. اگر دری برایمان بسته میشود، در دیگری را باز میکند. الان به مرحلهای رسیدهایم که هر اتفاقی میافتد، خدا را شکر میکنیم، چون بعد اتفاق بهتری در راه است. شاید دلیلش این بوده که هیچوقت توی سختیها کم نیاوردهایم.
شبان: ما ریز ریز بزرگ شدیم. حوادث و سختیهای مسیر سبب شده ریز ریز بزرگ شویم و برسیم به اینکه از همان چیزی که داریم، راضی باشیم.
توی این سالها هیچوقت اتفاق بدی هم برای شما افتاده؛ مثلاً توی مأموریتها؟
شبان: نه شکرخدا. البته بارها شده که میخواستیم مأموریتی را انجام بدهیم، ولی امکان برنگشتن وجود داشته. دری بالای زیردریایی هست که باید قبل قوس کردن به داخل آب ببندیمش. وظیفه فرمانده این است آخرین چکها را بکند و این در را هم ببندد. یادم هست یک بار موقعی که میخواستم در را ببندم، یک نگاهی به اطراف کردم. از طرفی ممکن بود برنگردیم. من هم آدمیام که آرزو زیاد دارم. یکدفعه دریا خیلی به نظرم زیبا آمد. گفتم: «خدا کنه اون دنیا هم همینقدر قشنگ باشه...».
خبرنگار: آرمان اورنگ
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: سختی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۴۲۶۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پوشش مناطق خطرآفرین دریا در دستور کار طرح سالمسازی
ایسنا/گیلان فرماندار شهرستان رشت گفت: تمهیدات لازم برای بازگشایی طرحهای سالمسازی انجام گیرد، آموزش و استقرار منجیان غریق، پوشش مناطق خطرآفرین، رعایت موازین شرعی و قانونی از جمله مواردی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
کیا عاشوری امروز، ۱۶ اردیبهشتماه در نشست ستاد ساماندهی سواحل شهرستان که در بخش خشکبیجار برگزار شد، با اشاره به در پیش بودن فصل تابستان و آغاز فعالیت طرحهای سالمسازی در نیمه خردادماه اظهار کرد: شهرستان رشت با ۲۲ کیلومتر نوار ساحلی از ۱۰ روستای ساحلی بخشهای خشکبیجار و لشت نشا برخوردار است.
وی افزود: تمهیدات لازم برای بازگشایی طرحهای سالمسازی انجام گیرد، آموزش و استقرار منجیان غریق، پوشش مناطق خطرآفرین، رعایت موازین شرعی و قانونی از جمله مواردی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
فرماندار شهرستان رشت گفت: اجرای برنامههای فرهنگی متنوع از عمده مسائلی است که در این ایام باید به آن پرداخته شود، داشتن مناطق دیدنی و امکان میزبانی از هموطنان و گردشگران در عمده ایام سال، ظرفیت و فرصت استثنایی برای معرفی شایسته رشت فراهم آورده که باید به بهترین نحو مورد استفاده قرار گیرد.
وی با اشاره به پرداخت مطالبات ناجیان غریق، تصریح کرد: سال گذشته تمامی مطالبات ناجیان غریق پرداخت شد، البته تلاشهای شوراهای اسلامی و دهیاران این مناطق انکارناپذیر است که جای قدردانی دارد، امسال باید یک شناگاه در این مناطق ایجاد شود.
عاشوری با تاکید بر اینکه شوراها و دهیاران با استقرار امکانات و آلاچیقهای سنتی از ظرفیتهای گردشگری مناطق خود استفاده کنند، گفت: انتظار داریم برنامههای فرهنگی در طرحهای دریا با هدف ترویج عفاف و حجاب و اشاعه فرهنگ ناب اسلامی با همکاری دستگاههای متولی تقویت شود.
فرماندار رشت با تاکید بر لزوم مدیریت آسیبهای اجتماعی در سواحل شهرستان رشت ادامه داد: برای توسعه بخش گردشگری در سواحل شهرستان رشت جذب سرمایه گذار در دستور کار قرار گرفته و فرمانداری شهرستان نیز قطعا همکاری لازم را در جذب و حمایت از سرمایهگذار در برنامه قرار میدهد.
وی با بیان اینکه ۶۰ نقطه حادثهخیز در سواحل رشت شناسایی شده و تحت پوشش قرار دارد، گفت: نیاز است صدا و سیما نسبت به فرهنگسازی و اطلاعرسانی در خصوص سواحل در سطح کلان اقدام کند.
انتهای پیام